موقعك الحالي:صفحة رئيسية>المنتجات

رسالة على الانترنت

معنی خرد در فرهنگ لغت

خرد - معنی در دیکشنری آبادیس

خرد - معنی در دیکشنری آبادیس خرد /xerad/ مترادف خرد: حقیر، صغیر، کوچک ، اندک، کم، ناجیز، شکسته، له ، ریز، ریزه درک، آگاهی، ادراک، بینش، دانایی، حکمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقیبت، هوش متضاد خرد: کبیر، بالغ، بزرگ، سالم، نشکسته، حجیم، عظیم جهالت، سفاهت معنی انگلیسی:

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی معین

منبع. فرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. خرد. پخش صوت. معنی 1 - عقل . 2 - ادراک ، دریافت . مترادف درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوش. متضاد كبير ...

Read More
معنی خرد واژه‌یاب

خرد لغت‌نامه دهخدا خرد. [ خ َ ] (اِ) گل سیاه لزج و چسبنده باشد. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). گل که بتازیش طین خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). خَره . (صحاح الفرس ) . گِل سیاه ته حوض و ته جوی آب .

Read More
معنی خرد لغت‌نامه دهخدا

معنی واژهٔ خرد در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب فرهنگ‌ها:: لغت‌نامه دهخدا:: فرهنگ فارسی معین:: فرهنگ فارسی عمید:: واژگان مترادف و متضاد:: واژه‌های مصوّب فرهنگستان:: واژه‌های فارسی سره

Read More
معنی خرد لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

خرد. نویسه گردانی: ḴRD. خرد. [ خ ِ رَ ] (اِ) عقل . (برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). دریافت . عقل . ادراک . تدبیر.

Read More
معنی خرد - لغت‌نامه دهخدا

خرد. [ خ ِ رَ ] (اِ) عقل . (برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). دریافت . عقل . ادراک . تدبیر. فراست . هوش . دانش . زیرکی . (ناظم الاطباء)

Read More
معنی خرد فرهنگ فارسی معین واژه‌یاب

۲۵ فرهنگ همه دقیق آوا مشابه متن آغاز قافیه همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد + خرد فرهنگ فارسی معین (خُ) [ په . ] (ص .) 1 - کوچک . 2 - کم سال ، کودک . خرید اشتراک افزودن واژه افزونه مرورگر درباره ارتباط ...

Read More
معنی خرد لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

خرد. [ خ ُ ] (ص ) ۞ کوچک که در مقابل بزرگ است . (از برهان قاطع). ضد بزرگ . (از غیاث اللغات ) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). صغیر. صُغار. (بحر الجواهر). کوچک .

Read More
معنی خرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ...

معنی خرد در دهخدا, معنی خرد در فرهنگ معین, معنی خرد در فرهنگ عمید, خرد در حل جدول, معنی خرد در فرهنگ هوشیار

Read More
دیکشنری آنلاین آبادیس - Abadis Dictionary

دیکشنری (Dictionary) که گاهی اوقات به عنوان یک واژه نامه، فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه شناخته می شود، مجموعه ای از کلمات در یک یا چند زبان خاص است، که اغلب بر اساس حروف الفبا مرتب سازی می شود، و ...

Read More
فرهنگ معین

فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه کتابی است که در آن معانی واژه های یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه شان، تلفظ شان، یا اطلاعات دیگر مربوط به آنها به ترتیب حروف الفبای همان زبان گردآوری می شوند.

Read More
اندیشه - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی اندیشه - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید و این هردو ( هردو گونه دانستن : اندر رسیدن [ = تصور ] و گرویدن ) دو گونه است یکی آن است کی به ...

Read More
هوش - معنی در دیکشنری آبادیس

فرهنگ لغت معین. واژه هوش کاملا پارسی است چون در عربی می شود عقل این واژه یعنی هوش صد درصد پارسی است. مرگ، هلاکت. هوش به معنای مرگ جان، حال، فهم، ادراک. چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش. ز دیوار محرابش ...

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی معین

منبع. فرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. خرد. پخش صوت. معنی 1 - عقل . 2 - ادراک ، دریافت . مترادف درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوش. متضاد كبير ...

Read More
دانش - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی دانش - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ( میرزا ) حسین ( خان ) اصفهانی دانشمند و شاعر ایرانی ( و. ۱۲۸۶ - ف.

Read More
لغت نامه دهخدا

واژه لغت نامه را نخستین بار اسدی طوسی در لغت فُرس به کار برده است و علامه دهخدا برای پاسداشت او این نام را بر روی فرهنگ خود نهاده است.[۱] وجود این کتاب در هر خانه یا کتابخانه یا جای دیگری نعمتی بزرگ محسوب می شود.

Read More
دیکشنری فارسی به فارسی

فرهنگ لغت فارسی فرهنگ واژگان، فرهنگ لغت، واژه نامه، لغت نامه، فرهنگ یا فرهنگنامه کتابی است که در آن معانی واژه های یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه شان، تلفظ شان، یا اطلاعات دیگر مربوط به آنها به ترتیب حروف الفبای ...

Read More
فرهنگ لغت زبان مازندرانی - فارسی Glosbe

فرهنگ لغت های Glosbe منحصر به فرد هستند. در Glosbe شما نه تنها می توانید ترجمه های زبان مازندرانی یا فارسی را بررسی کنید. ما همچنین نمونه‌های کاربردی ارائه می‌دهیم که ده‌ها جمله ترجمه شده را نشان ...

Read More
خرد بسیط و خرد مرکب در اشعار رودکی تا مولانا ...

2016.10.22  در شعرای معاصر رودکی در این بیت آشنای۲ جویباری (آشنایی جویباری)، موبد در معنی خردمند آمده که مرحوم دبیرسیاقی نیز در لغت فرس به معنی دانشمند گرفته و ذیل خرد و دانش آورده است.

Read More
بینش - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی بینش - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید بینش یا بصیرت ( انگلیسی: Insight ) فهمی از خود و روابط با دیگران است که تجربه های پیشین را روشن ...

Read More
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی خرد کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید خردکردن، خرد بنیاد واژه خرد از هندو اروپائی اسکرت - skert یا کوتاه و کوچک در اوستا خوارت ...

Read More
معنی درود لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

معنی واژه درود در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی درود. [ دُ ] (اِ) ۞ به معنی صلوات است که از خدای تعالی رحمت و از ملائکه استغفار و از انسان ستایش و دعا و از حیوانات دیگر تسبیح باشد. (برهان ) (از غیاث ) (از آنندراج ) (از جهانگیری ).

Read More
بخرد - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی بخرد - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد.

Read More
افرینش - معنی در دیکشنری آبادیس

آفرینش ( به انگلیسی: Creation ) ، آفرینش در لغت به معنی پدیدآوردن چیزی است به نحوی که قبلاً نبوده باشد. یکی از معانی مترتب به آفرینش ( ابداع ) ، پدیدآوردن چیز از ناچیز، است. مانند آفرینش خداوند سبحان.

Read More
معنی چله لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

چله. نویسه گردانی: CLH. چله . [ چ ُل ْ ل َ ] (اِ) به معنی آلت تناسل است که چر و چل و چورک و چول نیز گویند : برافشاندم خدوآلود چله در شکاف او. چو پستان مادر اندر کام بچه ی خرد در چله . عسجدی (از فرهنگ اسدی ).

Read More
عقل - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی عقل - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ۱. قوای ذهنی مغز که اندیشیدن، ادراک حسن و قبح، رفتار معنوی انسان، و مانند آن را هدایت می کند ...

Read More
خورد - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی خورد - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد.

Read More
معنی خورد لغت‌نامه دهخدا واژه‌یاب

لغت‌نامه دهخدا. خورد. [ خوَرْدْ / خُرْد ] (مص مرخم ، اِمص ) خرج . مقابل دخل . نفقه . هزینه . (یادداشت مؤلف ) : برِ او شد آنکس که درویش بود. وگر خوردش از کوشش خویش بود.

Read More
واژه یاب لغت‌نامه، دیکشنری فارسی و انگلیسی ...

فرهنگ لغت آنلاین، دهخدا، معین، عمید، دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی ۲۵ فرهنگ شبکه مترجمین: بزرگترین سایت ترجمه تخصصی آنلاین کشور خرید اشتراک افزودن واژه افزونه مرورگر ...

Read More
قافیه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

4 天之前  متدارک: تدارک در لغت به‌معنی دریابنده و دریافت‌کننده است، و آن قافیه‌ای است که دو حرف متحرک و یک حرف آخرِ ساکن داشته‌باشد، مانند خِرَد؛ متکاوس: در لغت به‌معنی انبوه است، و در اصطلاح، قافیه ...

Read More
معنی - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی معنی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید مقصد، مدلول ومضمون کلام، مطلب، موضوع، معانی جمع ( اسم ) ۱ - قصد شده مقصود مراد . ۲ - مفهوم ...

Read More
هاشم - معنی در دیکشنری آبادیس

در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید دیکشنری مترجم بپرس هاشم /hASem/ معنی انگلیسی ... معنی: خرد کننده، نام یکی از اصحاب پیامبر اسلام ( ص )، ( در قدیم ) شکننده، ( اَعلام ) ) نام ابن عبد مناف ...

Read More
خردمند - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی خردمند - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید التونتاش رفت از دست آن است که ترک و خردمند است و پیر شده نخواهدکه خویشتن را بدنام کند.

Read More
لغت - معنی در دیکشنری آبادیس

واژه. . . لَغَت در گویش کرمانی معنی لگد می دهد. لغت عشق: فرهنگ تعابیر عشقی. در لغت عشق، سخن جان ماست. ما سخنیم این طلل ایوان ماست. شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۳۷. ( لغة ) از ...

Read More
معنی خور لغت نامه دهخدا پارسی ویکی

معنی واژه خور در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی پارسی ویکی ورود ایجاد حساب کاربری صفحه نخست درباره پارسی ویکی ... (فرهنگ لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). - امثال : خر را با خور میخورد مرده را با ...

Read More
شعور - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی شعور - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید دانستن ودریافتن، حس کردن، فهم وادراک ۱ - ( مصدر ) حس کردن دریافتن ادراک کردن . ۲ - ( اسم ) ادراک ...

Read More
حلم - معنی در دیکشنری آبادیس

در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید دیکشنری مترجم بپرس حلم /helm/ مترادف حلم ... آن است؛ و از آنجا که این حالت از عقل و خرد ناشی می شود گاه به معنی عقل و خرد نیز به کار رفته، و گر نه معنی ...

Read More
پرسه - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی پرسه - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید پرسه. [ پ ِ س ِ ] ( اِخ ) پسر ژوپیتر رب النوع بزرگ یونانیان از مادری دانائه نام ، نبسه پادشاه ...

Read More
خامه - معنی در دیکشنری آبادیس

در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید دیکشنری مترجم بپرس خامه /xAme/ مترادف خامه: سرشیر، چربی شیر، قیماق، نمشک، قلم، کلک، نخ نتابیده، ابریشم نتابیده، ابریشم خام، توده، تل ریگ ...

Read More
عدل - معنی در دیکشنری آبادیس

معنی عدل - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ( سید ) مصطفی بن ( حاج ) میرزا ابراهیم خلیل رکن العداله طباطبائی تبریزی ملقب به منصور السلطنه ...

Read More

المزيد من المعلومات

الصين -تشنغ تشو -المنطقة الوطنية للتنمية الصناعية للتكنولوجيا المتطورة، جادة العلوم رقم 169.

الاتصال: 0371-86549132.
      البريد الإلكتروني:[email protected]
حقوق حقوق التأليف والنشر: رقم التدوين Development Buide 10200540 -22.